هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
آریاآریا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

عاشقانه هانا مامان بابا آریا...

جشن تولد دوتا عشق...♥♥

سلام به همه دوستای گل نی نی وبلاگی  و کوچولوهای عزیزممم تو این مدت چند روز درگیر کارای تولد آریا جون و هانا جونم بودم... پسرک نازنینممممم باورم نمیشه 1 سال از حضورت در کنار ما گذشت و انگار همین دیروز بودکه بعد سختی دنیا اومدنت با دیدنت همه  دردها از یادم رفت و دوباره حس ناب مادر بودن عاشقتر از قبلم کرد... دختر کوچولوی من ...شیرینکم... قریب به 4 سال داره میشه  که با اومدنت به زندگیمون  مارو دیوونه خودت کردی ...تو خود عشقیییییی...تمام زندگیییییی... از خدای بزرگ سپاسگذارم که فرشته های ماهی مثل شمارو بهم هدیه داده... هانا جونم تو این مدت تولد شما مدام تو ماه محرم و صفر بود و ما تصمیم گرفتیم برای شما و آریا جون ...
23 شهريور 1393
1448 25 38 ادامه مطلب

تولدم مبااااااارک...

من ﺳﻤﺎﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺯﺍﺩﻩ ﮔﺮﻣﺎﯼ شهریور ﺩﻟﺴﭙﺮﺩﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺗﻠﺦ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺣﺲ ﻧﺎﺏ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﺑﺮﺟﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ ... ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮔﺬﺷﺖ ؛ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ... !!! ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻝ ﺑﺎ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﻫﻢ ﻧﻮﺍﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﻭﻫﻢ ﻭ ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﺗﺨﯿﻞ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﯽ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺍﺯ ﺍﻣﯿﺪ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﻭ ... ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎ ... !! ﻫﻤﭽﻮﻥ ﯾﮑﺘﺎﯾﯽ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻧﻪ ﺩﻭﺭ ﻧﻪ ﺩﯾﺮ ﺗﺎ ﺍﻭﺝ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﮔﺎﻡ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺳﺎﯾﯿﺪ ...   سلام کوچولوهای نازم ،امسال بنا به دلایلی تصمیم دارم بیشتر از پیش برای خودم ارزش قائل باشم... واین رو با درست کردن کیک تولد برای خودم شروع کردم...
14 شهريور 1393

♡♥♡دختر ♡♥♡.......یعنی....... لبخند دلنشین خدا...

سلاااام ♡♥دختر♥♡...... یعنی ... ♡♥دختر♥♡ ......  یعنی  ...... یه دنیا عشق ♡♥دختر♥♡ ....... یعنی  ...... یه عالمه احساس  ♡♥دختر♥♡ ........ یعنی ...... عشق پاستیل ♡♥دختر♥♡ ........ یعنی  ......دنیای رنگی رنگی ♡♥دختر♥♡ .......   یعنی ...... بابایی ♡♥دختر♥♡ ....... یعنی  .......حوا برای کسی که آدم باشه...   ♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥♥♡♥♡هانای نازم ،نفسم ،دخترم زندگی من روزت مبارک♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥♡♥♡ &...
6 شهريور 1393

روزهای خوب...♡♥♡

سلام به گلهای همیشه بهارم... از همه دوستای نی نی وبلاگی که به من و فسقلیام لطف دارن تشکرمی کنمممم...دوستون دارم دوستای گلم... مثل همیشه همه چی عالیه...دوهفته پیش رفتیم سد طالقان...جایی که آخرین بار با بابایی وقتی هانا جونم تو دلم بودرفته بودیم و به قدری این گردش دونفره و عشقولانه  عالی بود که تصمیم گرفتیم هفته بعد هم بریم...که اون هفته بعد یه چند سالی طول کشید ...ولی اینبار سد فوق العاده تغییر کرده بود... تا حد زیادی خشک شده بود ،واینجابود که میشد بی آبی و به معنای واقعیش درک کرد...تصمیم داشتم عکسهای سری قبل و این سری و بگذارم تا تفاوتش مشخص بشه اما حیف که هنوز کامپیوتر خرابهههه... خلاصه که اونروز با وجود اینکه هوا گرم ب...
2 شهريور 1393

تمام زندگییییی...♡♥♡

سلاااام  خوشملاااای مامانیی... اول از همه عاشقتونمممم... تا یادم نرفته بگم یه سانحه هوایی رخ داده و یه عده از هموطنامون  رفتن پیش خدا ... روح همگی شاد باشه...تو همون روز قطار از ریل خارج شدو بعد دوباره تو همون روز یک اتومبیل هم در آتش سوخت و  البته آتش سوزی جنگلهای گلستان و...خدا بخیر بگذرونه...یه همچین مملکت گل و بلبلی داریم ما...                                                             حالا بریم سر وقت نوشتن  از  لحظه های زیبای شما... دخمل شرین...
22 مرداد 1393
1474 25 22 ادامه مطلب

دردونه های نازنینممممم...

سلاااام  دختر زیبااای مامان ...سلااام پسر نازنینمم... اول از همه اینکه خدا هیچ کس و بی نت نکنهههه...از دست شما عزیزای دلم... گوشی بابایی به دست آریا خان...تبلت مامانی  به دست هانای ناز..ودر آخر خراب کردن کامی محصول مشترک پسملی و دخملیییی... باعث شد مامان با یه وضییییی یه وقتایی یه سر کوچولو اونم با تلوزیون به وب شما فسقلیااای شیطون سر بزنم... این روزاتلویزیون مدام خبر از کشتار کوچولوهایی رو میده که آدم هاج و  واج از صحنه های تلخش می مونه... جنگ نابرابری که دل همه رو به درد میاره...و بغض هر کسی و میشکنه...غیر از عده ای که خودشون  و کلی سیاست مدار میدونن ...این شبا خیلی  بهشون فکر می کنم...کوچول...
11 مرداد 1393

ماه میهمانی خدا...

خدایا شکر به خاطر اینکه امسال هم مارو قابل دونستی و مهمونی دعوتمون کردی... فرشته های کوچولوی من ... من یه مامان مهربون دارم که تا حدی دلسوزه که دلش نمیومد من روزه بگیرم...میترسید من اذیت بشم...الهی فداش بشم من... خلاصه که روزه هامو تا حدی که توانشو داشتم میگرفتم،اما وقتی با بابایی ازدواج کردم...وقتی میدیدم روزه میگیره منم دیگه روزه هام و کامل میگیرم... امیدوارم شما هم در آینده روزه هاتون و بگیرید و نمازتون و بخونیددد...بالاتر از همه اینکه پاک باشید و پاک زندگی کنید... دیروز مثل پارسال تصمیم گرفتم بامیه درست کنم آخه خیلی لذت بخشههههههه ... آریا کوچولو که خوابید خیلی آرومکی که دخمل ناز مامان متوجه نشه رفتم آشپزخانه و شروع کرد...
15 تير 1393

آب بازی ماه آسمونمممم ...

سلام عزیزای دلممممممم دخمل شاه پریونممم... تو این مدتی که شما فرشته کوچولوی خونه ما شدی نمیدونم چرا یک استخر نرفتیمم... جالبه که عاشق آب بازی هستی... وقتی کوچولو بودی,تا قبل ازدنیا اومدن آریا  هر روز شایدم روزی دوبار حموم میرفتی و تو وان آب بازی میکردی... البته وقتی نی نی بودی زیر آب گرم تو حموم ماساژت میدادم و شما خوابت میگرفت و من عاشقت میشدممممم اینارو گفتم تابگممم,چند روزی بود قول داده بودم که میریم پارک آبی امابه دلایلی نشد... ماه رمضان هم که نزدیک بود ودیگه فرصت داشت تموم میشد که تصمیم گرفتم به همین استخر بسنده کنیممم... آریا رو پیش فتانه جون گذاشتیم و رفتیم استخ...
13 تير 1393

ایران...شکست لذیذ...

سلام اول بگم که روز جمعه روز جشن بله برون شادی بود... عزیزای دلممم از لحظه ای که رسیدیممممم تا لحظه ای که خانواده داماد تشریف بیارن...هانا جونم مشغول قر دادان با آهنگ بووود و آریای عسل مامان همراهی  میکرد خواهر نازش و ... دخمل شاه پریونمممم وقتی چند تا نی نی آقا پسر اومدن هی مگفتی مامان به این بگو با من برقصهههه... فکرشم نمیکردم با این همه کم رویی شما بین اینهمه آدم برقصی... داداشی گلتم چشماش از خواب باز نمیشد اندازه یه عدس شده بود باز ول کن نبود و  د ...د ...   یعنی پسرک نااااازم منتظری یه آهنگ پخش بشههه ...لحظه ای درنگ نمیکنی ...دیروز تو آشپز خونه بودی که صدای آهنگ برنامه رنگین کمان و شنیدی سریع خودتو خم کر...
2 تير 1393