هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
آریاآریا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

عاشقانه هانا مامان بابا آریا...

روزهای خوب...♡♥♡

1393/6/2 19:10
866 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به گلهای همیشه بهارم...

از همه دوستای نی نی وبلاگی که به من و فسقلیام لطف دارن تشکرمی کنمممم...دوستون دارم دوستای گلم...قلبقلبقلب

مثل همیشه همه چی عالیه...دوهفته پیش رفتیم سد طالقان...جایی که آخرین بار با بابایی وقتی هانا جونم تو دلم بودرفته بودیم و به قدری این گردش دونفره و

عشقولانه  عالی بود که تصمیم گرفتیم هفته بعد هم بریم...که اون هفته بعد یه چند سالی طول کشید ...ولی اینبار سد فوق العاده تغییر کرده بود...

تا حد زیادی خشک شده بود ،واینجابود که میشد بی آبی و به معنای واقعیش درک کرد...تصمیم داشتم عکسهای سری قبل و این سری و بگذارم تا تفاوتش مشخص بشه

اما حیف که هنوز کامپیوتر خرابهههه...ناراحت

خلاصه که اونروز با وجود اینکه هوا گرم بود ولی خوش گذشت و کلی سر ماشین هایی که میومدن و تو گل گیر میکردن خندیدیم...

دخملی کلییی خوشحال بودی و تا تونستی با عمو حسین و بابایی و عمو مصطفی رفتی و آب بازی کردی...لبخند

بابایی هم آریا رو برد سمت آب و از اونجایی که هر دوی شما عاشق آب بازی هستید آریا ذوق کردو بابایی هم  آریا و گذاشت تو آب و دیگه نمیشد آریا رو از آب 

بیرون آورد...قلب

در کل روز نسبتا خوبی بود...خدارو شکر با وجود آب بازی زیاد مریض نشدید..لبخند

اینم چند تا عکس از روز قشنگمون...

 

 

 

پسرک خوشملم هنوز صورت ماهت وقتی میخنده لثه های بی دندون و عسلت  من و سر ذوق میاره و حسابی هام هامت میکنم...

دخمل نازم چند روز پیش آریا از کنار مبل بزور داشت رد میشد و وقتی خنده روی صورتش و دیدم ذوق کردم گفتم نخود فرنگی منننن..همون لحظه 

شما سریع گفتی نفود خرنگی ؟؟؟

هانا جونم در اتاقتو با چیزی شبیه کلید مثلا قفل میکنی و آریا که میخواد بیاد داخل  میگی از دیدنتون خوشحال شدم بفرمایید.و پسمل ما هم مثلا مهمون شماست و 

ازش با ظرفای اسباب بازی و غذای خیالیت پذیرایی میکنی و قاشق و میذاری دهن آریا و طفلک پسرم هر چی مزه میکنه چیزی حس نمیکنه و دوباره قاشق بعدی...

درآخر آریا عصبی میشه چون هر بار قاشق خالیه و داد میزنه و بعد صدای گریه ش میاد و من میدوم تو اتاق و میگم چیشد هانا؟؟

این میشه مکالمه من و هانا

هانا:مامان آخه غذاش و نمیخوره منم زدمشخنثی

مامان:مامانی مگه تو غذا نمیخوری من میزنمت آخههه....نزن داداشیو..

هانا:آخه مامانی تو غذاش دوقاشق شیرخشک ریختم تازه دارو هم ریختم حالش خوب شه...

بخور پسرم ..بخور دیگهه..آفرین..خنثی

و دوباره...

عزیزای دلم شمادو تا عسلا مدام میرید تو کابینتای آشپزخانه و تاحالا بیشتر شکستنیا رو شکستید و من جدیدا درشون

 

و با چیزی بستم تا نتونید درش و باز کنید ولی هانا جونم با

تعجب بسیاار دیدم که به سادگی درش و باز کردی...اینبار چنان گره ای زدم که  دیگه خودمم نتونم بازش کنم...ابرو

آریا جونم قرتی مامان رقصیدنت من و کشتههه مامانی مثل هانا نفسی دور تادور میچرخی و از همه حضار با گفتن اا و دست زدن پشت همم تقاضای دست زدن

داری...خلاصه بس که به اطرافیان اصرار میکنی و نگاه میکنی همه مجبور به دست زدن میشن و شما مثل فرشته ها میخندی و مثل یه آقای  جنتلمن دستارو گاهی 

بالا و گاها به طرفین میدی و میچرخی و من عاشقت میشم...

آریا جونم  مدام از زیر میز و صندلی ها در رفت و آمدی و پیشونی نازت و هی میکوبی به میز و صندلی دوست داشتنی مامان...

هانای ناز نازی من یکسری از جمله هایی که مدام تکرار میکنی اینه :  مامانی هادته من آریا بودم تو مامان بودی ؟

یا میگی هادته من مامان بودم تو هانابودی؟

همینطور همه رو جای هم میذاری عشق من و مثال میزنی و خاطره تعریف میکنی عشقممم تازشم جدیدا یوقتایی و مستقل میری دستشوییقلب

دوتایی باهم ماجراهایی دارید ،آریا جونم یوقتایی شیطنتش گل می کنه و دنبال هانا میکنه و میخواد موهای نازنین دخمل نازو از سرش بکنه...از خود راضی

پسرکم فکر کنم فوتبالیست بشی هرچیزی و حتی شباهتی هم به توپ نداشته باشه با پا میخوای شوت کنیخنثی

یوقتایی که میخوری زمین خیلی آرومکی به اطراف نگاه میکنی و تایکی و میبینی خودتو شدیدا ناراحت نشون میدی و از روی زمین بلند نمیشی عشقم...قلب

 

اینم دو تا فرشته مهربوووون که به مامانشون کمک میکنن و البته جای بازی آریا جون و هانای ناز من که جای گلدون کوچولو زیر میز تلویزیون و پر میکنیدعینک

ح

 

خوب اینم یه مامان ددری...

با احتساب من 8 سال ولی بعد از دیدن دوست جونای گلم یادم اومد که کلاس کنکور هم هم و دیده بودیم پس با این حساب 5 سال از دیدن دوستای گلم گذشته بود...

چه خاطره هایی که نداشتیم...رفتیم پارک بانوان وکلی تاب بازی کردیم و تا حدی پارک و روی سرمون گذاشتیم و خندیدیم روی تاب که خانوم مسئول بهمون

تذکر داد...نیشخندزبان

بعدشم ناهار خوشمزه  و تداعی کلی خاطره و خنده ...

درآخر رفتیم پارک خانواده و بعد از دوچرخه سواری و کلی ژست با دوچرخه هم گرفتیم و خندیدیم و برگشتیم خونه هامووون...

قلب

روز خوبی بود،خیلیی خوش گذشت شما دوتا فسقلی و طبق معمول پیش فتانه جون گذاشتم و رفتم ،خدارو شکر با اومدن فاطمه جون و نیلا  عسلی و

بودن می ما و فائزه جون خیالم راحت بود که داره بهتون خوش می گذره...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (18)

نظرات (15)

ابجی سجا
3 شهریور 93 0:27
روزهایم را خیابان های شهر میگیرند شب هایم را فکرهای تو…
مامان هانا و آریا
پاسخ
مرسی از اینکه همیشه هستی عزیزممم
مامانی آرتینا جان***
3 شهریور 93 13:12
سلام عزیزم همیشه به شادی و گردش انشالله همیشه خوش باشین.
مامان هانا و آریا
پاسخ
سلام گلممم ممنونممم ،همچنین شماااا دوستای گلم انشالله که شاد و پر انرژی باشید آرتینای ناز و ببوس عزیزمم
بابا و مامان
3 شهریور 93 13:45
همیشه خوش باشی عزیز دلم
مامان هانا و آریا
پاسخ
مرسییییییییی عزیزمممممم
مامان سمانه
3 شهریور 93 13:51
عزیزم داشتن کوچولوهایی ک خودشون، خودشونو سرگرم میکنن و کاری ب مامان جونشون ندارن نعمته حالا عیب نداره گاه گداری ی چندتا ظرف هم بشکنن من ک هنوز کوچولوم نیومده نصف ظرفام شکسته کی شکونده همسری عزیزم چون میخواد این دوران بهم کمک کنه عزیزم تجربه گردش با رفقای قدیمی رو دارم ک چقد لذت بخشه من با دوستام ی شهر رو رو سرمو گذاشتیم خیلی هم خوش گذشته بود عزیزم همیشه ب گردش و شادی دخمل و پسمل نازتو هم ببوس
مامان هانا و آریا
پاسخ
مامان سمانه مهربون تنها وقتی سرگرم میشن و با من کاری ندارن که درحال خرابکاری باشنفک کن یه درصد با من کاری نداشته باشن ای جانممممم ،عزیز دلم قدر همسرت و بدون ،فدای سرت...بهترش و میخری... بله عالی بود ما هم کم سرو صدا نکردیم ممنون دوستمممم
خاله سانی
3 شهریور 93 14:21
الهیییییییییی خاله قربونتون بره تو این هوای گرم حسابی میچسبه اب بازیا.کار خوبی کردین.عکساتونم مثل همیشه خوشگله و فضای گرم خونوادتونو نشون میده که ایشا.. همیشه پایدار باشه وای خدا چقدر کارای شما 2تا شیرینه خاله بازی میکنین و میرین تو کابینتا ای جونم به مامان کمک میکنید اریا فسقلی چه بامزه دستمال میزنی چه خوووب اینجور ملاقاتها روحیه ادمو عوض میکنه.ناهارتونم نوش جوون ایشا.. همیشه شادی و تفریح
مامان هانا و آریا
پاسخ
خاله سانی جون جای شما خالیی عزیزممم مرسی بابت دعای قشنگت خاله جون من یه همچین پسر خوبیم به مامانم کمک میکنم واقعا حس خوبی بود دوباره دیدن دوستام ...مرسیییی عزیزم
مامانِ بهار
3 شهریور 93 14:50
به به ... یه پست طولانی و البته شیرین خوشحالم که بهتون خوش گذشته عزیزم ... دوتا وروجک های نازمو ببوسسسسسسسس
مامان هانا و آریا
پاسخ
از بس این وروجکا شیطنت میکنن تازه کلی حرف داشتم ننوشتم لطف داری عزیزمممم بوووس برای بهار کوچولوی عزیزم
نیلوفر
3 شهریور 93 16:32
فروش عروسک های دستبافت و قابل شستشو مناسب برای هدیه و سیسمونی متفاوت و شیک (این عروسک ها بسیار بادوام هستند و به خاطر نداشتن قطعات جداشونده برای کودکان مناسب هستند) به وبلاگم سر برنید http://honarhayeme.blogfa.com/
خاله ی رادین
4 شهریور 93 13:14
سلام عزیزم ممنونم که به ما سر زدید اگه با تبادل لینک موافق بودید لینکم کنید به منم بگید تا شما رو با افتخار لینک کنم مررررررررررسی
مامان هانا و آریا
پاسخ
سلام عزیزممم،خیلی هم خوشحال میشم با اجازه لینکتون میکنم
ابجی سجا
4 شهریور 93 21:23
هیچکس بر نیمکت پارک تنهایی نمینشیند یا یار در بر است یا یاد یار در سر تقدیم به تو که یادت همیشه و هرجا با منه
مامان هانا و آریا
پاسخ
ای جانمممم مرسی از نوشته های زیبات
ابجی سجا
4 شهریور 93 21:24
ان شاءالله هميشه خوش باشيد
مامان هانا و آریا
پاسخ
خیلی ممنون گلم
سولماز
4 شهریور 93 22:31
سلامت وشاد باشید ودرکنار هم خوش وخرم به ما هم لطفا سر بزنید
مامان هانا و آریا
پاسخ
ممنونم سولماز عزیززز چشم حتمااا
مامان آنیسا
5 شهریور 93 15:33
چقدر شما بامزه اید وروجکای شیطون
مامان شقایق
11 شهریور 93 16:17
سلام عزیزم عکسات خیلی قشنگن میشه بگی چطور درست میکنی یا اگه قاب عکس هستن ادرسشو بدی
مامان هانا و آریا
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم ممنون از تعریفت عزیزم اگر گوشی یا تبلت اندروید داری برنامه Line camera رو دانلود کن.البته برنامه های دیگه ای هم هستن.من از این استفاده میکنم. از طریق اینن برنامه میتونی افکتهای مختلف بدی به عکسا و درقسمت collage هم میتونی عکسارو کنار هم بچینی . کلی کار میشه انجام داد ،قابهای خوشگل داره.افکتهای خوب. امیدوارم تونسته باشم راهنماییت کنم عزیزم بازم اگر دانلود کردی و مشکلی داشتی بپرس عزیزم.
arezohayeshirin
14 شهریور 93 7:52
سلام ببخشید میشه آرزوتونو به ما بگید؟ یا با نظر یا با ایمیل آرزوتو بگو تا بین آرزوها ثبتش کنم منتظرتون هستم. یاحق