هانا نفس و آریای ماه...
کوچولوهای مامان چند تا عکس از کوچولویی های هانا جونم و آریا گذاشتم جالبه...
هانا جونم تو این عکس اولین فرنی آریاست که دو روز مونده به 6 ماهگیش و اصرار داری تا خودت به برادر کوچولوت فرنی بدی تا نوش جان کنه...
دخترکم این روزا مدام توهم فانتزی میزنی و میری زیر میز نهار خوری و زنگ میزنی به فتانه و کلیییییییی باهم خاله بازی میکنید...
زیر میز خونه شماست عزیزکم...
آریا جونم شما هم مدام تو این هفته جیغ میزنی و حرف م و طوری میگی که هانا میگه مامانی آریا گفت ماما...عسلم...ب ب رو هم میگی عزیزممممم...
مدام غلت میزنی و خوتو میکشی سمت وسایل ...بزرگ شدی مرد کوچولوی من...
تازه سر یکسری وسایل با هانا دعواتون میشه...
آریا جونم خیلیییی شیطونی مثل خواهرت...موقع فرنی دادن وقتی سیر میشی با دهنت یه کاری میکنی همش و میپاشی بیرون و میخندی نفس...
هانا جونم زمانی از روز هم صرف رقصیدن با شما میشه...مثل ماه میرقصی...یه حرکتایی میایی میمونم یه وقتاییییی...
وقتی این عکسارو دیدم دل، کوچولویی هات و خواست دخترکم...
نمیدونی چقدر عاشقتیمممممم...
خیلیییییییی دوستون داریم...