بهار... بی تو...
بهار... فصل رها شدنت... فصل پرکشیدن تو... فصلی که رفتی... به آسمان... 13 بدر... یادم هست ... نم نم باران... دعا میکردم باران نبارد... نمیبارید... نم نمک بود... کاش باران میبارید... تن کوچک تو با بارش باران آرام میگرفت... و شعله های آتش رهایت میکردند... شاید اگر دعا نمیکردم... شاید... امین کوچولوی نازنینم روحت شا د... هممون میدونیم که نیستی نمیخوایم باو ر کنیم... به یادت هستم... یادم کن... &n...
نویسنده :
مامان هانا و آریا
7:07